واژه های سومری در زبان فارسی

>>> تاریخ انشتار پست :6 دی 1390

منابع:

Sumerian lexicon by John A. Halloran

Elementary Sumerian Glossary by Daniel A Faxvog

ePSD Sumerian

 

: bilam / bi-lam (1 فیل

še (2 جو، شعیر،چورک (نان ، به زبان ترکی)

3) mud مُدام ، می (در اصل این واژه سومری به معنای خمره است.)

4) ninda نان

a / e سومری: در فارسی " آب / او در برخی از گویش ها"

aba / abسومری:آب (دریا ، دریاچه)

ad سومری و اوستایی : گفتن (البته در ترکی باستان آیماق:گفتن)


سومری: asaسانسكريت: vas/is اوستایی: ایسته مک (ترکی) ، عشق (عربی)، هوس:آرزو کردن
a-zu / a-su
سومری: پزشک فارسی
ba
سومری: بخش کردن (ریشه ی واژه ی بخت)
dar / dara
سومری: تار ، تاریک
dub
سومری/ tipiایلامی : ریشه واژه های دفتر ، دبیر ، دبستان (در ترکی تاپو: سند، قباله)
dumu
سومری: تخمه (در اصل سومری: فرزند، پسر)
erim / érin / éren
سومری: aurvaاوستایی:فارسی( ارسن، ارشاک (ارشک)، ارغند، ارواد ، اروند ، ویرار ، هرو)
gam
سومری: خمیدن ، خم
géme / ĝéme
سومری: اوستایی ghenâ / kaine [kanyâ]: (دختر)kinaتالشی: کنیز ، خدمتکار زن

سومری: در فارسی غوغا (هیاهو)
gud
سومری: در فارسی (کوتاه)
gud / gu(dr) / gud(r) / guř
سومری :gaoاوستا یی: kaمصر باستان:گاو
gur
سومری:guruسانسكريت: سنگین)gevraكوردی )
gur / kur / gir
سومری : دلیر (ریشه واژه ی گُرد ، گردان ، سرگرد)
gurgur
سومری: غرغر (غرو لند)
guz
سومری: خز (فارسی)
hé-àm / hé-a
سومری: هان! (فارسی) ، هه (بلی ترکی)
ĥul / gul
سومری: غول (فارسی) در اصل سومری به معنای بد و بدجنس
igar / egar
سومری : آجر/ آگور فارسی
izzi / izi
سومری: بنا بر قولی ریشه واژه آذر (آتش) ، ایسسی (ترکی)
ka
سومری: کام (دهان)

kam سومری: کام (فارسی) در سومری به معنای آرزو کردن

kur سومری: گور (فارسی) در سومری به معنای جهان زیرین و دنیای مردگان

kur سومری/ qorروسی/ gairiاوستا یی/ garrلری: کوه (فارسی)

lá(l) / (lal) سومری: ریشه واژه (نان) لواش / لباش در اصل سومری به معنای پهن کردن

luĥummu / lu-ĥu-um سومری: legheلری: به معنای گل آلود (در ترکی:لوهمه ،لیغ)

maĥ سومری: ریشه واژه های مه ، مهتر

me / mìسومری: ضمیر شخصی (ما)

men سومری: من (ضمیر شخصی)

namسومری: ناموس (قانون )

paĥسومری: پا ، پاچه

pap / pab / paسومری: پاپا ، بابا baawk كوردی: باوك

qabu سومری/ qabûآشوری:qabûm (i) : آككادی : گپ زدن ، گپ

qir / kir سومری / qirruآشور ی / kura ايلامی: کوره ، هیر (هیربد) ، گرم

saسومری : ساز (تار ، آلت موسیقیایی)

sa / si / su سومری / surلری: سرخ (فارسی)

sir / sur / zara / zar سومری: ریسیدن (قلب در واج ها ، جابه جایی "س" به "ر ")

šér / šír سومری: ریشه واژه ی " چراغ" واژه های به سومری نوشته شده و به اکدی خوانده شده ، هزوارش ، در اکدی به جای "چ" واج "چ" نوشته می شد.شید و نور ستاره

نظرات در رابطه با این پست
saeed
saeed در تاریخ 10:58 ب.ظ ساعت 10:58 ب.ظ گفته :
با سلام
لطفا كتاب نياكان سومري ما نوشته دكتر سيد محمد علي سجاديه انتشارات بلخ را بخونيد
در اين كتاب ايشان ثابت ميكنند كه توسط دانش ژنتيك سومري ها هرگز با تركان اويغوري و اغوزي و ... هيچ خويشاوندي ندارند. تصاوير حكاكي شده ايشان هيچ شباهتي با تركان ندارند. اين بزرگترين ايرادي است كه به وجود عنصر زبان تركي كه تعلق آن به زبانهاي گروه زرد پوستان مسلم و بي گمان است و همه دانشمندان زبان شناس و باستان شناس آن را تاييد كرده اند، وارد است
علت شباهت برخي واژه هاي سومري با تركي ورود اين واژه ها توسط توراني هاي آريايي و سفيد پوست به زبان تركان زرد پوست منچوري و اويغوري است و در حقيقت هرگز ريشه تركي زرد پوست ندارند.
دوست گرامي وجود ماركرهاي ژنتيكي زرد پوستان در آسيايه ميانه و قفقاز و فلات ايران از نظر متخصصان دانش ژنتيك قويا رد شده است. بهتر بدونيد براي شكل گيري ماركرهاي كروموزومي پدري دست كم 18500 سال زمان نياز است كه با توجه به آزمايش هاي گوناگون و فراوان ماركر پدري تركان هرگز در اين مناطق با اين شناسه زماني يافت نشده است و دانشمندان نيز هرگز اين سخنان پانتركها رو علمي نمي دانند. براي نمونه كتاب تاريخ آتروپاتكان نوشته پروفسور اقرار علي اف اراني را بخونيد.
با اين حال بنده از پژوهش هاي شما سپاس گزارم اميدوارم كه موفق باشين
saeed
saeed در تاریخ 11:57 ق.ظ ساعت 11:57 ق.ظ گفته :
طبق دانش ژنتيك ماركرهاي آريايي ها ( R1 , R1A)حدود 34000 سال پيش در مكاني ميان درياچه خوارزم (آرال) و درياچه كاسپين (خزر) شكل گرفته است. كه نوشته هاي باستاني اوستا و ريگ وداي هندوستان كاملا با اين موضوع مطابقت دارد شما براي آگاهي بيشتر ميتوانيد مقالات سورنا فيروزي كارشناس ارشد دانش ژنتيك كه در پاسخ به نوشته هاي دكتر اشرفيان بناب داده است و بر پايه پژوهش هاي نوين دانشمندان بزرگ جهاني را مطالعه بفرماييد. ماركرهاي خوني تركان هرگز نميتوانسته در فلات ايران و آسياي ميانه و آذربايجان شكل گرفته باشد. پس بايد قبول كنيم كه سومري ها نيز مانند آريايي ها سفيد پوست بوده اند و هزاران سال پيش وارد ميان رودان شده اند ( تصاوير حكاكي شده آنها كه داراي كاسه سر داراز و گاهي گرد مي باشد و هرگز جمجمه هاي پهن سر كه مشخصه انكار ناپذير تركان ميباشد در آنها حتي براي يك مورد هم ديده نشده است) بوده اند و يا اگر آريايي نبوده باشند هرگز ترك و زرد پوست كه نشانه مسلم و انكار ناپذير تركان است، نبوده اند. لازم به ذكر است كه نشان مسلم و بي گمان آريايي ها ( خورشيد گردان = چليپا = صلبي شكسته) در ميان رودان پيدا شده است و خنده داره كه تا كنون حتي يك پاترك هم كوچكترين اشاره اي به اين موضوع نكرده است
saeed
saeed در تاریخ 11:59 ق.ظ ساعت 11:59 ق.ظ گفته :
توجه شما رو به كتاب (اصل آريايي الف با) نوشته پروفسور وادل استاد زبانشناسي جلب ميكنم. در ضمن همانگونه كه ميدانيم وجود عنصر زبان تركي كه بدون شك جزو زبان هاي نژاد زرد ميباشد و همه دانشمندان زبان شناس هم بلا منازع آن را تاييد كرده اند، از نظر دانش ژنتيك كاملا رد شده است و اينگونه تاريخ سازي ها تنها در محافل پانتركيست ارزش دارد و هرگز پايگاه دانشگاهي معتبر جهاني ندارد. وجود واژه هايي شبيه زبان تركي در سومري وجود عنصر زبان سفيد پوستان آريايي (توراني) در زبان تركي اويغوري و منچوري است. خوشبختانه امروزه دانشمندان شكي در آريايي بودن توراني ها كه اسناد آنها در اوستا و ريگ وداي هندوستان و ... كه متعلق به 2000 سال پيش از ميلاد است ،ندارند. واژه هاي اين مردم آريايي و سفيد پوست وارد زبان تركان زرد پوست شده است و دانش زبان شناسي هم آن را تاييد كرده است اين كار پانتركها آب در هاون كوبيدن است. دكتر سيد محمد علي سجاديه در كتاب تبار مشترك ايرانيان و تورانيان توسط دانش ژنتيك و دانش زبان شناسي اين موضوع را كاملا اثبات كرده اند. همچنين ايشان كتاب ارزشمند ديگري به نام نياكان سومري ما نوشته اند كه ثابت ميكنه تصاوير حكاكي شده سومري ها به مردم امروزي شيراز و بختياري بسيار شبيه است و هرگز كوچكترين شباهتي ميان سومري ها و تركهاي اويغوري و منچوري و اغوزي و ..... ديده نمي شود. پانتركها تا كنون نتوانسته اند در اين زمينه توضيحي بدهند چون مي دانند اين موضوع خط بطلاني بر دروغ هاي ايشان مي كشد.
saeed
saeed در تاریخ 1:29 ب.ظ ساعت 1:29 ب.ظ گفته :
تمام اقوامي كه در ايران مي‌زيستند نام ايراني داشتند و در متون غيرايراني مثل ميانرودان و مصري به آنها اشاره شده ولي بازتاب آنها در متون ايراني اوستا و متون هندي مثل ريگ ودا هم ديده مي‌شود. در اينجا به اقوام بسياري برخورد مي‌كنيم كه به تعدادي از آنها اشاره مي‌كنم. قومي به نام «ارتي» بوده كه در حوالي كرمان امروزي مي‌زيستند. قوم «كاشي» كه در سراسر فلات ايران پراكنده شده بودند و حتي تا قفقاز و ميانرودان پيش‌رفته بودند. قومي به نام پارس يا فارس در شرق ايران در كشوري به نام «پر‌شي» كه همان پارس است مي‌زيستند و بعدها به سمت پارس يا فارس امروزي مي‌آيند. قومي به نام ماد در غرب ايران در حوالي زاگرس مي‌زيستند كه از هزاره سوم ق م قابل تعقيب هستند. قوم‌هايي به نام «تپور»، «هخا» كه نياكان هخامنشيان از ميان آنها برخاستند، «سكاها» كه از هزاره دوم قابل تعقيب و در تاریخ مستند هستند، «دانو» كه در مدارك مصري هم ثبت شده‌اند در فلسطين و يونان هم بودند و در كناره درياي سياه نام‌هاي خود را روي رودها نهادند. همچنين قوم «كوچي» و «ارمني» كه ارمنيان امروز هستند كه از هزاره سوم ق م در منطقه ارمنستان امروز ساكن بودند.
(بر گرفته از همان كتاب دكتر جهانشاه درخشاني)
saeed
saeed در تاریخ 1:35 ب.ظ ساعت 1:35 ب.ظ گفته :
خاور سومر: در خاور سومر که سرزمین های فلات ایران است، دستکم چهار شهری گری، و چند گروه طایفه نام برده شده، شهریگری ها عبارت اند از : مِلوخَّ Meluhha، ماگان Maggan، ارَتَّ Aratta، مرهشه Marhashe یاپرهشه Parhashe و ایلام. مهمترین گروه های طایفه ای نیز گوتی ها میبانشد که با تصرف اوروک، لاگاش و دیگر شهرهای سومری و نیز براندازی فرمانروایی آگاده، بخش مهمی از تاریخ میانرودان را رقم زدند.
الف) سرزمین ملوخَّ: این سرزمین، جایگاه متمدنی بوده است که سومریان، سنگ لاجورد خود را از آن فراهم مینمودند. امروزه میدانیم، که این سنگ در منطقه مورد دسترسی سومریان در خاور خود، ( که بارها به خاوری بودن سوی ملوخَّ نیز اشاره شده) تنها در دو نقطه یافت میشود: حوزه کویته در پاکستان امروزین و بدخشان در شمال افغانستان نوین.(3)
پیرامون هویت و جایگاه ملوخَّ، یک دیدگاه این است که این سرزمین همان، تمدن دره رود سند بوده که دراویدی ها آن را در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد پدید اورده بودند. (4) یکی از استنادهای این دیدگاه، وجود واژه «ملِکها» Mlecchaدر زبان ساسنکریت آریاییان هند میباشد که به معنای بیگانه بوده و عموما آن را به دراویدی های هندوستان عنوان مینمودند. به این گونه انگارشی پدید می آید که طی آن، سومر با تمدن دره رود سند ارتباط داشته است. اما جایگاه دوم را نیز نباید فراموش کنیم. سرزمین بدخشان که در نزدیک بلخ و تمدن دیرین آن ( تختگاه ایران کیانی از زمان لهراسپ تا دستکم پایان گشتاسپ) واقع است نیز دربردارنده سنگ مد نظر میبوده. از این رو و با توجه دیرینگی استنادی کهنتر بلخ و تمدن آن، و نیز نظر به نزدیکی دو واژه «ملوخَّ» و «بلخ» به یکدیگر، این احتمال نیز وجود دارد که این ارتباط، پیوندی تجاری در هزاره سوم پیش از میلاد بوده میان بلخ (از سرزمین های ایرانی نشین و پایتخت ایران به دوران لهراسپ و گشتاسپ در هزاره هفتم پیش از میلاد) و دولت سومر در میانرودان. و اگر این گفتار داریوش یکم پیرامون آورده شدن سنگ لاجورد کاخ شوش از سُگد (منطقه ای بسیار نزدیک به بلخ و بدخشان تا رود سند) را نیز در نظر بگیریم، پنداشت دوم استوارتر میگردد.
ب) اَرَتَّ: طبق متن نامداری موسوم به «انمرکار و فرمانروای ارتَّ»، این دولت در سوی خاوری شهر اوروک، و در پس شهرهای سوسین (َشوش) و انشان و رشته کوه های بُلند خاوری (زاگرس) جای داشته؛ به دیگر سخن سرزمینی که در سوی خاوری منطقه پارس باید جای داشته باشد؛ خاور پارس، کرمان یا زابلستان (سیستان سپسین). حضور چهار نقطه متمدنانه در کرمان ( شهداد، تپه ابلیس، تپه یحیا با خط و جیرفت با خط) اولیت انگاره پردازی را به کرمان میدهد. سرزمینی در نزدیکی پارس و جایگاهی پارسی نشین. حال هویت ارتَّ را کنکاش کنیم. هرودوت در کتاب هفتم خود، بند61، نگاشته است که نام کهن پارسیان نزد خود و همسایگانشان (تیره های دیگر آریایی و شاید میانرودانی ها؟)، آرتائیArtaei بوده است. نامی که به نام دولت-شهر کهن اَرَتَّ، نام برده شده از سوی سومریان (در نبشته مشهور به انمرکار و فرمانروای ارَتَّ) بسیار نزدیک است. ارتَّ، دستکم دولت – شهری بوده است که برای رسیدن به آن، پیک شهر اونوگ Unug (اوروک)، در حدود 2600پ.م ناچار شد تا از زنجیره کوه های بلندی عبور کند. چنانکه گفتیم، با توجه به توصیفات بوم نگارانه (جغرافیایی) و جهت حرکت (از اونوگ به شوش و از شوش به انشان) که سوی خاور یعنی فلات ایران است، شهر اَرَتَّ در سرزمین پارس و یا خاور آن (کرمان و زابلستان) واقع میگردد. به این گونه و با احتمالی خوشبینانه، میتوان رای بر آن داد که ساکنان اَرَتَّ، ممکن است پارسیان کهن (دستکم شاخه ای خاوری از آن) بوده باشند، تمدن آن یک تمدن ایرانی بوده و خویشاوندی نام شهر نیز، در ردیف واژگانی چون راتا Rata اوستایی و ارتَ Arta پارسی به شمار می آمده. پیشتر و در سال 1998 آقای درخشانی، پژوهشگر ایرانی نیز ،به شباهت نام کهن پارسیان با نام ارتَّ پی برده بود.
پ) ماگان : سرزمین سپسین، سرزمین، ماگان است. این نام نیز به نام مَکَ یا مَچیَ پارسی هخامنشی بسیار نزدیک است و طی پژوهش های مرکز مطالعات علمی فرانسه برپایه گزارش های باستانی استخراج مس از این شهر، حدود این سرزمین همان حدود سرزمین مکَ بدوران هخامنشی (جنوب کرمان و عمان امروزین) میباشد. (5)
د) پرهشه یا مرهشه یا ورهشه:
سرزمینی کوهستانی واقع در خاور ایلام و جنوب گوتی بوده است. گوتیان را در در بخش سپسین نگاشته بررسی خواهیم کرد، در اینجا تنها یاد کنیم که آنها ساکنان کوه های زاگرس در نواحی فارس تا چهار محال و بختیاری کنونی بوده اند. مختصاتی که از جایگاه پرهشه بدست می آید، دقیقا سرزمین پارس است. و جالب است بدانیم که لفظ ایلامی پارس در سنگ نبشته بیستون، پرشین Parshin(پرسین) درج گشته. با استناد به دیگر مدارک چون حضور پارسیان در هزاره سوم پیش از میلاد در منطقه پارس ( ائوسبیوس و دیودور) ، مسئله ارت ئی های پارسی و گزارش های مورخان پهلوی و اسلامی مبنی بر حضور ایرانیان از دیرباز در این سرزمین، و اشارات مکرر یونانیان پیرامون زمانه زیست زرتشت سپیتمان در هزاره هفتم پیش از میلاد (زایش وی 6184پ.م) ، میتوان در اینجا نیز این احتمال را در نظر گرفت که پرهشه، لفظ سومری پارس به آن دوران بوده. سرزمینی که معمولا متحد و یار ایلامیان (خوزیان باستان و شاهان انشان و سیماش و شوش) به شمار می آمده و سرانجام،در پی نبرد میان کاسی های جنوب میانرودان ( کشور کاشو یا بابل بدوران کاسیان) و ایلامیان ، توسط سپاهیان کوریگالزو دوم Kurigalzu II، (1308-1332 پ.م) فرمانروای کاسی، تمدن آن از میان رفته است.
شاهپور نوروزی
شاهپور نوروزی در تاریخ 5:29 ب.ظ ساعت 5:29 ب.ظ گفته :
با نام ایزد دانا و توانا
با درود بر آزاد اندیشان پاک نژاد
البته بایستی بگوییم که واژه های سومری در بسیاری از زبان های دیگر نیز کاربرد فراوان داشته است و مردمان بسیاری خود را از تخمه و تبار سومری می دانند. برای نمونه در حدود 1200 واژه با ریشه ی سومری در زبان مجاری (هنگری)
600 واژه ی ترکی با ریشه ی سومری
ده ها واژه ی عربی با ریشه ی سومری
ده ها و بلکه صدها واژه ی تامیلی
ده ها واژه از زبان باسک با ریشه ی سومری
ده ها واژه از زبان های افریقایی
و همانگونه که دیدید ده ها واژه ی پارسی با ریشه ی سومری
همچنین استاد روشن خیاوی نیز کتابی با نام " فرهنگ سومر " نگاشته و به مقایسه ی زبان سومری با زبان ترکی و واژه های همانند در دو زبان پرداخته است.
saeed
saeed در تاریخ 9:59 ب.ظ ساعت 9:59 ب.ظ گفته :
با درود فراوان
دوست گرامي جناب آقاي نوروزي دانش ژنتيك سخن پاياني را ميگوييد
همانگونه كه خدمت شما عرض كردم تصاوير حكاكي شده از سومري ها بسيار شبيه مردم امروزي ايران هستند و هرگز شباهتي با تاميلي ها و آفريقايي ها و تركان زرد پوست و همچنين اعراب ندارند.
اين خود بزرگترين گواه است كه سومري ها يك نژاد كوچك كه تنها در جنوب ميان رودان باشند نبوده اند بلكه اقوام همنژاد آنها در بخش هاي ديگر سرزمين ها پخش شده اند.
امروزه در اينكه سومري ها از نژاد سفيد بوده اند هرگز شكي نيست.
دوست گرامي به اميد خدا در آينده توسط پژوهشگران ايراني اسناد بسيار معتبري كه ثابت ميكند سومري ها تمدن خود را وام دار مردمان فلات ايران (آريايي ها) هستند به دست همگان خواهد رسيد. ( مانند خط و كشاورزي و ستاره شناسي و پزشكي و موسيقي و معماري و...)
و مهم تر از آن اينكه آريايي ها همان مردم بومي ايران بوده اند كه پس از آخرين هنگامه يخبندان نزديك به 10000 سال پيش به سوي نيمروز (سرزمين هاي جنوبي = فلات ايران) گسترش ميابند. (طبق سند انكار نا پذير ونديداد كه دانشمندان زمين شناس مانند مانوئل بربريان آن را تاييد كرده اند).
پاينده باد ايران جاويد
پاسخ : در کوچ سومریان از ایران هیچ ، شک و دودلی ندارم.امّا زبان سومریان التصاقی بوده است.
saeed
saeed در تاریخ 10:23 ب.ظ ساعت 10:23 ب.ظ گفته :
هم ميهن گرامي
در مورد پژوهش هاي آقاي خياوي كه لطف كرده بودين و آنرا معرفي كردين از شما بسيار سپاس گزارم
من هم از شما خواهش ميكنم كتاب تبار مشترك ايرانيان و تورانيان نوشته دكتر سيد محمد علي سجاديه انتشارات بلخ را بخونيد. و نيز كتاب نياكان سومري ما از همين استاد.
تورانيان مردماني آريايي و سفيد پوست بوده اند كه نام آنها در اوستا و ريگ وداي هندوستان و به ويژه در كتاب شاهنامه فردوسي بار ها آمده است و از تبار ايراني آنها نام برده شده است.
اين اقوام كه از ايران به سوي شرق مهاجرت مي كنند ( نزديك به 4000 پيش از ميلاد) پس از قرن ها با نژاد زرد و فين اويغوري آميزش مي كنند و واژه هاي آريايي وارد زبان آنها مي شود پروفسور (ر. ا. امريك در كتاب ماندگاه هاي ايراني در شرق پامير رد توراني هاي ايراني را تا 225 كيلومتري مصب رود يانگ تسه چين پيدا كرده است.)
همانندي برخي واژه هاي تركي با سومري همين گسترش زبان توراني ها در زبان تركان زرد پوست است.
شايد بپرسيد شايد اين واژه ها از زبان تركي وارد زبان توراني و آريايي شده است ولي همانگونه كه خدمتتون عرض كردم با توجه به تصويرهاي حكاكي شده سومري ها اين امر غير ممكن است و دليل ديگر نيز كتاب اوستا و ريگ وداي هندوستان است كه دست كم در 4000 سال پيش سروده شده اند به روشني و آشكارا از مهاجرت توراني هاي ايراني و سفيد پوست به سمت شرق اشاره شده است كه يك سند بسيار معتبر و انكار ناپذير هستند
در پايان با اينكه با نظر شما مخالف هستم ولي از پژوهش هاي ارزنده و متين شما بسيار سپاس گزارم و براي شما آرزوي شاد كامي و بهروزي فراوان دارم
شاهپور نوروزی
شاهپور نوروزی در تاریخ 3:12 ق.ظ ساعت 3:12 ق.ظ گفته :
دانشمند و استاد گرامی
همانطوری که فرموده اید من نیز در کتاب " سومئر دیلی" (زبان سومری) با ذکر دلالیل بسیار سعی کرد هام که بگویم ، سومریان از ایران و بویژه ناحیه شمالغرب ایران به بین النهرین کوچ کرده اند و تبار و ریشه ایرانی دارند. مثلا گیلگامیش پهلوان سومری برای پی بردن به راز جاودانگی از میان کوه " ماشو " (میشوو ، نام کوهی در میان تبریز و مرند) عبور می کند . ماش در سومری به معنای " دو تا" می باشد و کوه میشوو دارای دو قله است که یکی از آن ها بنام علی علمدار معروف است.
همه ی ترکان از نژاد زرد نیستند و فقط ترکان ایغور که متمدن و با سواد هم بودند ،ازنژاد زرد هستند. شاید شما داستان برادری ترکان و پارس ها را که در شاهنامه آمده است (که فریدون سه پسر به نام های سلم ، تور و ایرج داشت و ...) را فراموش کرده اید.
در ضمن همه انسان ها فرزندان حضرت آدم ابوالبشر هستند و ملاک برتری انسان ها تقوا و ایمان ایشان است.
از ایمیل شما سپاسگزارم ، باز هم نظرتان را بفرستید.
saeed
saeed در تاریخ 10:30 ق.ظ ساعت 10:30 ق.ظ گفته :
با سلام خدمت شما دوست گرامي و پژوهشگر محترم
در باره زبان التصاقي كه فرموده بودين اين هرگز دليل دانشي براي شناسايي يك زبان و نژاد نيست براي مثال زبانهاي عربي و انگليسي هر دو تحليلي هستند آيا به نظر شما اين دو زبان از يك ريشه اند!!؟؟ آيا نژاد مردم انگلو سكسون انگليسي با مردم سامي نژاد عرب يكسان است.
نا همگوني هاي بسيار بزرگي ميان زبان تركي و سومري وجود دارد مانند اين كه زبان سومري اسپليت ارگاتيو است كه تركي هرگز اينگونه نيست.
زبان سومري از اين لحاظ با كردي كرمانجي بسيار همانند است براي همين پروفسور مينورفسكي دانشمند معروف و پروفسور كاتراك به رابطه ميان كردها و سومري ها آشكارا اشاره كرده اند.
زبان سومري در بكار گيري وند ها (پيشوند و ميان وند و پسوند) بسيار شبيه پارسي است و پارسي يكي از غني ترين زبانهاي جهان در بكار گيري وند ها است.
نشان جمع (هيا) سومري بسيار شبيه نشان جمع (ها) در پارسي است.

در مورد خويشاوندي توراني ها و پارسيان من خودم بارها در گزارش هاي پيشينم به آن اشاره كردم. اوستا و ريگ وداي هندوستان و به ويژه شاهنامه فردوسي آشكارا به اين موضوع اشاره كرده اند.
دوست گرامي همانگونه كه در مورد دانش ژنتيك خدمت تون عرض كردم زبان تركي التصاقي در خانواده زبانهاي نژاد زرد است و هرگز در دسته زبانهاي نژاد سفيد مانند زبانهاي آريايي و سامي نژاد جاي نمي گيرد.
در اينكه توراني ها عمو زاده هاي ايراني ها هستند شكي نيست حتي رومي ها هم با ما هم خون و هم نژاد هستند لطفا متن سخنان آقاي سورنا فيروزي كارشناس ارشد دانش ژنتيك را درباره پژوهش هاي جهاني در اين مورد را بخونيد.
در باره داستان گيل گمش به سرزمين بيمرگي بايد بگويم (يم) كه همان (جم) است كه در زبان پارسي با اضافه كردن (شيد) به( معناي درخشندگي) تبديل به (جمشيد شده است) جالب خدمتتون عرض كنم كه اين استوره از ايران و هند و ايلام تا كشورهاي اسكاندينابي (فرزندان سكاها) گسترده شده است كه دانشمندان امروزي كاملا آشكارا اين استوره را همان پادشاه سرزمين بي مرگي ناميده اند.
راز بي مرگي مردم اين سرزمين استفاده از عصاره گياه (هوم) مي باشد كه آشكارا هم در اوستا و هم در ريگ ودا از آن ياد شده است كه در آيين مغان نيز از آن استفاده ميشده است و حتي قسمتي از اوستا به نام (هوم يشت) است.
قوم (آمرد) كه طبق نوشته هاي كهن از پارسيان بوده اند به معناي بيمرگي است. براي توضيح بيشتر به اين مثال توجه بفرماييد در پارسي مانند انگليسي با آوردن (ا و آ) در ابتداي فعل معني آن وارون مي شود مانند (نرمال و انرمال) در انگليسي و يا (كندن و آكندن) و يا (سايش و آسايش) در پارسي و يا (پيتاك و اپيتاك) و يا ( گوياك و آگوياك) در زبان پهلوي.
مرد = مرت در زبان پارسي باستان به معناي مردن است كه با آمدن (آ) در ابتداي آن (آمرد) به معناي بيمرگ و جاودان مي باشد. نام (آمو دريا) نيز به معناي رود و درياي جاودان مي باشد.
لطفا در مورد سرزمين بي مرگي داستان سفر گيل گمش را به سرزمين آرتا و مسير حركت وي براي رسيدن به آنجا را با دقت بيشتري مطالعه بفرماييد تا به نادرستي اين پيگيري جغرافيايي در مورد گيل گمش بيشتر پي ببريد با اين حال پژوهش هاي كنجكاوانه شما قابل ستايش است
در مورد نژاد پرستي كاملا حق با شما است چون ايرانيان همواره يكتا پرست بوده اند و نه نژاد پرست. تاكيد ما در اين باره كه سومري ها ترك نبوده اند و معني ترك در زبان چيني پديدار مي شود و از نژاد بلا منازع و مسلم زرد هستند اين است كه به هم ميهنان آذربايجاني مان با دانش ثابت كنيم كه ما ميگوييم شما هم مانند لرها و كردها و گيلك ها و ... با ما همخون هستيد و تاريخ اين كشور براي همه ما است. براي نمونه در مورد قوم ساگارتي ها و رابطه آن با زاگرس و زيگورات سومري ها رو پژوهش كنيد
امروزه شكي در اينكه تمدن سومر بسيار وامدار تمدن سرزمين (آرتا) هستند و آرتا ها نياكان پارسيان هستند نيست اگر دوست داشتين بيشتر در اين موضوع پژوهش كنين چند موضوع را در اين باره پژوهش كنيد.
1) چرا فيروز شاه ساساني شهري را در آذربايجان به نام (آرتاويل=اردبيل) ساخت
2) نام اردشير را از ريشه اوستايي تا پارسي ساساني پيگيري كنيد
3) معناي نام ارديبهشت را در زبان اوستايي پژوهش كنيد
4) معناي نام شهر اردكان را ريشه يابي كنيد
5) پيوند آرتايي ها با پارسيان باستان را بنابر نوشته هردوت و استفان بيزانسي پژوهش كنيد
با سپاس فراوان
با سلام : آیا نژاد خالصی در جهان وجود دارد؟

همانگونه که آگاه هستید ، ازدواج های خویشاوندی ، سبب پیدایش برخی نابهنجاری های ژنتیکی میشود و معمولا چهره ی این افراد چندان خوشایند نیست.به همین سبب پیامبر گرامی اسلام دستور به ازدواج با دیگران (غیر خویشاوند) را داده اند.
واژه ترک در ادبیات شیرین فارسی به معنای " زیبا رو " آمده است.
همچنین از واژه ی سومری dur به معنای "پایدار بودن" گرفته شده است.
تنها ترکان چین بدلیل آمیزش با چینی ها زرد پوست شده اند .
استمارگران اروپایی برای مقابله با ترکان سنی مذهب عثمانی ، نظریه ی خاستگاه شرق دور و کوه های آلتایی را برای ترکان پیشنهاد کردند تا نشان دهند که ترکان جایگاهی در اروپا ندارند و باید دست آن ها را از اروپا کوتاه کرد.
همچنین نظریه برتری نژاد سفید را بر نژادهای دیگر مطرح کردند تا بقیه ی مردم را از نژاد پست نشان دهند ، نظریه ای که پیشگام آن یونانی ها بودند که بقیه را "بربر" می نامیدند.این نظریه بوسیله ی فیلسوفانی چون ارسطو و افلاطون نیز پروده تر شد. این فیلسوفان باور داشتند که جنس پادشاه از طلا ، فیلسوفان از نقره و دیگر مردمان و بردگان از مس و بی ارزش می باشد.
با سپاس از شما
باز هم برایم پاسخ هایتان را بفرستید ، خوشحال خواهم شد.
saeed
saeed در تاریخ 10:46 ق.ظ ساعت 10:46 ق.ظ گفته :
در مورد تركان اويغوري كه فرموده بودين متمدن تر از ديگر اقوام ترك بوده اند بايد خدمتتون عرض كنم كه درود بر شما كاملا همين گونه است آيا علت آن را ميدانيد!؟

علت آن آميزش توراني هاي آريايي كه از نژاد سفيد و عمو زاده هاي پارسي با همانندي بسيار زباني با اويغوري هاي چين بوده است.
سركار خانم نادره بديعي كتابي تحت عنوان (واژه هاي پارسي در اويغوري چين انتشارات بلخ) چاپ كرده اند كه ثابت كرده اند نزديك به 8500 واژه پارسي در زبان اويغوري وجود دارد. اين كتاب در پژوهشكده هاي ايتاليا بعنوان يك مرجع استفاده ميشود.
ما ميگوييم ما خط را پيش از سومري ها كشف كرده ايم كه خط كشف شده در جيرفت كرمان اين موضوع را ثابت كرد. ما به هموطنان آذربايجاني مون ميگوييم اين افتخار براي شما هم است
ما مي گوييم ذوب فلز و ساخت سفال و چرخ و كشاورزي و اهلي كردن اسب و ديگر حيوانات ساخت راه ها ستاره شناسي و پزشكي را پيش از سومريان داشته ايم و آنها از ما وام گرفته اند و نه ما از آنها
دوست عزيز اين افتخارات براي شما هم است
با سلام بر دوست فرزانه و دانشمندم : علت وجود واژه های پارسی در ترکی ایغوری ، کشتار پیروان مانی بوسیله ی شاهان ساسانی است. پیروان مانی برای رهایی جان و گسترش آیین خود به سرزمین ترکستان چین گریختند و نخستین کتاب چاپی را پیش از گوتنبرگ پدید آوردند.در سنگنوشته های اورخون-یئنی سئی چند واژه ی فارسی آمده است.
نیز همسایگی ترکان ترکستان با بازرگانان سغدی زبان سبب ورود واژه های پارسی به زبان و ادب ترکی شد.
saeed
saeed در تاریخ 8:40 ب.ظ ساعت 8:40 ب.ظ گفته :
با درود
بله در مورد ورود پارسي سغدي و پهلوي توسط دين ماني حق با شما است. ولي اين در تاريخ ميانه است و نه تاريخ كهن. در ضمن پيروان ماني پيش از فروپاشي خود براي اشاعه دينشان به تركستان رفته بودند. علت گسترش سريع دين ماني در تركستان چين نزديكي بسيار دين ماني با دين بودايي بوده است.
تاريخ جدايي توراني ها از ايراني ها در هزاره چهرم پيش از ميلاد است.
لطفا در مورد نوشته يافت شده در چين كه به زبان ايراني در 1200 پيش از ميلاد است پژوهش كنيد.
با سلام : اگر منظور شما از تورانی ها " ترکان" باشد ، شما بر خلاف نوشته های پیشین تاریخ چهار هزار سال را برای ترکان پذیرفته اید.
اما در چهار هزار سال پیش زبان پارسی هنوز شکل نگرفته و زبان سانسکریت زبان مشترک هندوان و ایرانی ها بود. زبان ریگ ودا
saeed
saeed در تاریخ 9:18 ب.ظ ساعت 9:18 ب.ظ گفته :
در مورد اينكه اروپاييان خواسته اند خواستگاه تركها رو تغيير بدهند هرگز با شما موافق نيستم.
زيرا تمام اسناد مورخان چيني و ايراني و عرب و ارمنستاني و گرجي و آسياي صغير و رومي اين موضوع را آشكارا اثبات ميكند.
دوست گرامي يا بايد بپذيريد كه تركها از نژاد زرد هستند كه خواستگاه نژاد زرد بر هيچ كس پوشيده نيست و يا بپذيريد زبان تركي زبان مردم سومر و آذربايجان نبوده است زيرا در تعلق زبان تركي به گروه زبان زرد پوستان هيچ جاي گمان و دودلي نيست و اين يك امر مسلم است كه حتي خود دانشمندان پانترك هم آن را مجبور شده اند بپذيرند.
اينكه جمع نقيضين است.
دانش ژنتيك پانترك و پان ايراني و اروپايي مغرض و چه و چه نمي شناسد.
با سلام بر دوست فرزانه و دانشمندم : در قرن هیجدهم میلادی گروهی از زبان شناسان و نژاد شناسان آلمانی نظریه برتری نژاد و زبان آریای را مطرح کردند. پی آمد این نظریه ظهور آدلف هیتلر که بر برتری نژاد ژرمن تاکید می کرد و باعث کشتار ده ها میلیون انسان بی گناه و آوارگی میلیون ها نفر دیگر ، تلف شدن سرمایه ها ، ریختن ده ها دانشمند به کشورهای دیگر و تقویت قدرت نظامی امریکا شد.
بر فرض اگر گفتار شما درست باشد و ترکان از نژاد زرد باشندآیا خدای دیبگری غیر از آلله آنها را آفریده است؟
پیشرفت ملل زردپوست ژاپن و چین که اژنژاد زرد هستند ، بطلان نظریه ی نژاد پرستان را ثابت نمی کند؟!
saeed
saeed در تاریخ 9:35 ب.ظ ساعت 9:35 ب.ظ گفته :
با درود فراوان
دوست و هم ميهني گرامي منظور من اصلا نژاد پرستي نيست. هيچ نژادي برتر از نژاد ديگر نيست.
من از لحاظ دانش زبان شناسي و دانش ژنتيك ثابت كردم سومري ها نميتوانند ترك بوده باشند.
ما با دانشمندان آلماني نژاد پرست كاري نداريم ما با تاريخ پربار ايران هميشه جاويد كار داريم
پيروز و شاد باشيد
saeed
saeed در تاریخ 11:08 ق.ظ ساعت 11:08 ق.ظ گفته :
بله من تاريخ 4 هزار سال پيش تورانيان را كاملا تاييد مي كنم
ولي توراني ها هرگز ترك نبوده اند و زبان آنها هم ريشه در زبان اوستايي دارد و نه زبان تركي و نژادشان هم ايراني و نه ترك زرد پوست منچوري و اغوزي و ازبك و تاتار و......
زبان اوستايي و سانسكريت هر دو از يك ريشه اند مانند تركي جغتايي با تركي اويغوري و.....
زبان پارسي زبان جداشده از زبان مشترك آريايي ها مي باشد كه تا هزاره سوم ميلاد بنابر اسناد سومري در سرزمين (پرهشي) رواج داشته است.
براي همين است كه شما مشتركات فراواني ميان زبان پارسي و ديگر زبانها مانند انگليسي و سوئدي و فرانسوي و سانسكريت و كردي و.... مي بينيد
شاهپور نوروزی
شاهپور نوروزی در تاریخ 12:18 ق.ظ ساعت 12:18 ق.ظ گفته :
با نام خدا
دوست گرامی
نخستین موجودی که به نسل و نژاد خود افتخار کرد ، شیطان بود که گفت ، من از آتش و آدم از خاک روی زمین آفریده شده است. بدین ترتیب از درگاه خداوند رانده شد.
آیا فرمان سجده بر آدم بدلیل این بود که او از نژاد و تبار سفید پوستان و یا سرخپوستان می باشد؟ یا از نژاد ژرمن ویا از نژاد سامی و ... می باشد؟
یا به خاطر ارزش های خدایی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است مانند : حس پرستش و خدا جویی ، نوع دوستی

هیچ نژاد و زبان خالصی در دنیا وجود ندارد ، زیرا انسان ها پیوسته با یکدیگر در ارتباط هستند.
lkw,v ckn
lkw,v ckn در تاریخ 11:49 ق.ظ ساعت 11:49 ق.ظ گفته :
سلام
از انديشمندان بزرگوار، آقايان شاهپور نوروزى و Saeed كه كلام را به افترا نيالودند و در برابر انديشه هاى ناكامل همديگر ( كه بودن پيل اندر خانه اى تاريك را به ياد مى آورد) سعه ى صدر نشان دادند، متشكرم
منصور زند
kamal rasjdn
kamal rasjdn در تاریخ 7:01 ق.ظ ساعت 7:01 ق.ظ گفته :
اگر تورانی ها ترک نیستند و آن ها نیز آریایی بوده اند،چرا قرن های متمادی با بردران همدین، همخون، همنژدا و همزبان آریایی خویش جنگیده اند؟ در زمان جنگ این دو برادر( اریایی و تورانی ها) ترکها کجا بودند ؟ . چه موضعی داته اند؟ امروز فقط نسل آریایی و ترکها موجود اند پس نسل تورانی ها چه شد؟ آیا کسی هست به این سوال ها پاسخ دهد؟
سلام : با تشكر از شما بزرگوار
جنگ ميان افراد براي تصاحب ملك و همسر و مرتع و حكومت و ... امري فطري است و ربطي با نژاد و زبان و .. ندارد همانطوري كه خويشان پيامبر با پيامبر در مورد ايمان آوردن به خدا جنگيدند يا انگليسي ها و فرانسويان و ديگر كشورهاي اروپايي باهم جنگ هاي طولاني داشتند.
در مورد اينكه منظور از تورانيان چه كساني هستند اختلاف وجود دارد. برخي آنان را آريايي هايي مي دانند كه كوچرو بوده و به گروه هاي ديگر حمله مي كردند تا گذران امور كنند. برخي آنان را ترك مي دانند چنانكه در دوره حكومت اوغوزخان دامنه حكومت او از درياي چين تا درياچه خزر و حتي ولگا را در بر مي گرفته است. برخي تورانيان را اقوام سكايي مي دانند كه سكايي ها نيز داراي قبايل متعددي بوده اند و اكثريت آنان را تركان تشكيل مي دادند. چنانكه آثار كشف شده در پازيريك كه متعلق به سكايي هاست عادت تركان را در تدفين با اسب و تدفين با لباس و وسايل جنگي و كوتاه كردن دم اسب به نشانه عزداري را نشان مي دهد.
قدير مسلم اين است كه تركان از چهار پنج قرن قبل از ميلاد قدرت برتر توان زمين بودهاند و البته در ميانشان قبايل آريايي نيز وجود داشته است مثلا كشنده ي زردشت در بلخ فردي است با نام ارجاسب كه واژه ي اسب در جلو نام هاي آريايي بكار مي رود مانند لهراسب ، ويشتاسب و ...
kamal
kamal در تاریخ 1:08 ق.ظ ساعت 1:08 ق.ظ گفته :
دوستان عزیزتر از جان
قضاوت در مورد زبان کار زیاد سنجیده و معقولی نیست
چون هنوز برای دانشمندان گنگ و مبهم ترین مسئله ، زبان هستش
ولی بیشتر دانشمندان بر این عقیده هستند که زبان التصاقی جزو اولین زبانهایی است که بشر می توانسته به آن تکلم کتد .

عباس غنی زادگان
عباس غنی زادگان در تاریخ 1:22 ق.ظ ساعت 1:22 ق.ظ گفته :
دوستان عزیز،
تاریخ نگاشته شده ای که اکنون در دست ما انسانهای معاصر است ، پر از حدسیات و گمانه زنی های دانشمندان و باستان شناسان و نظریه پردازان تاریخ تمدن بشری است .
دانشمندانی که عمدتأ یهودی بوده بعضأ دچار حب و بغض و تمایلات نژادی ، مذهبی ، و غیره بوده اند . و نظریات متفاوت و گاه متضادی ارائه نموده اند. بفرض مثال مبدأ و مقصد و محدوده زمانی و مکانی ، یا دلیل کوچ یک قوم و نژاد را طبق تمایلات و فرضیات و یا برداشتهای ذهنی خود ، برشته تحریر درآورده اند.
و چه بسا که با کاوشها و کشفیات باستان شناسی جدیدتر ، فرضیات پیشین فرو ریخته و بی اعتبار شوند.
بنظر من در هر موضوع مورد بحثی ، هر دو طرف موافق و مخالف ، براحتی میتوانند به نوشته ها و نظریات یک یا چند تاریخدان استناد کرده و اصرار بر درستی ادله خود داشته و طرف مقابل خود را متهم به خودرایی و بی منطقی کنند.
اما مطلبی که از همه موارد مذکور میتواند مهمتر و حیاتی تر باشد ، تحمل عقاید همدیگر و محتمل دانستن نادرستی دیدگاههای خود است .
نام :
ایمیل :
وب سايت :
کد تاييد :
متن دیدگاه :